بلا سوان همیشه کمی متفاوت بوده است. بلا هرگز کسی نبود که با جمعیت بدود، بلا هرگز اهمیتی به هماهنگی با دختران مد روز در دبیرستان فینیکس آریزونا نداشت. وقتی مادرش دوباره ازدواج می کند و بلا تصمیم می گیرد با پدرش در شهر کوچک بارانی فورکز در واشنگتن زندگی کند، انتظار ندارد چیز زیادی تغییر کند. اما با ملاقات او با ادوارد کالن مرموز و خیره کننده زیبا همه چیز تغییر می کند. زیرا ادوارد هیچ شباهتی به پسرهایی که تا به حال دیده است ندارد. او هیچ شباهتی به کسی ندارد که او تا به حال ملاقات کرده است. او باهوش و شوخ است و به نظر می رسد مستقیماً به روح او می بیند. در کوتاه ترین زمان، آنها در یک عاشقانه پرشور ...
دیدگاه کاربران